ماه رمضون در جبهه
سلام بر همگی
امروز بعد مدتها که از دنیای مجازی دوری گزیده بودم به علت پاره ای از مشکلات !...اومدم آفا رو چک کنم سری هم به وبلاگ زدم ...
فکر کردم تو جبهه با اون شرایط سخت چجوری رزمنده ها روزه میگرفتن ؟ بعد روزه گرفتنای خودمو بهش فکر کردم ...واقعا دیدم از حقیقت روزه داری دورم...خیلی دور...تصمیم گرفتم از این به بعد از امروز یه ذره هم که شده به خودم بیام و به حقیقت انسان بودن فکر کنم....
حالا یه خاطره از ماه رمضون در جبهه براتون تایپ میکنم :
رمضان در جبهه ها
نماینده ولیفقیه در لشکر42 قدر اراک:سحری خوردن کنار آرپیچی و مسلسل،وضو با آب سرد و قنوت در دل شب توصیف ناشدنی است
حجتالاسلاموالمسلمین علیاکبر محمدی،نماینده ولیفقیه در لشکر 42 قدر اراک از خاطرات ماه رمضان در جبهه میگوید. منطقه مرکزی،نماینده ولیفقیه در لشکر42 قدر اراک میگوید:ربّنای لحظات افطار از پایان یک روزه خبر میداد، ربّنایی که تمام وجود رزمندگان مملو از حقانیت آن بود. بچهها با اشتیاق فراوان برای نماز مغرب و عشاء وضو میگرفتند،ماشین توزیع غذا به همه چادرها سر میزد و افطاری را توزیع میکرد.
سادگی و صمیمیت در سفره افطار ما موج میزد و ما خوشحال از اینکه خدا توفیق روزه گرفتن را به ما هدیه داده بود سر سفره مینشستیم و بعد از خواندن دعا با نان و خرما افطار میکردیم.دعای توسل و زیارت عاشورا هم در این روزها حال و هوای دیگری داشت.
معنویتی که «السلامعلیک یااباعبدالله»، «زیارت عاشورا» و یا «وجیهَ عندالله اشفعلناعندالله» در توسل به سفره افطار و سحر ما هدیه میکرد، غیرقابل توصیف است و همین، بنیه معنوی و عدم غفلت از لحظات معنوی رزمندگان را از دیگران ممتاز کرده بود.
نمیتوانم این لحظات را برای شما بیان کنم،در لشگر 28 سنندج بودم و قرار بود بعد از یک هفته به خانه برگردم اما جاذبه این ماه مرا در کردستان ماندگار کرد. ماه رمضان بهترین و زیباترین خاطرات را برای ما در سنگرها به ارمغان میآورد.
برکت دعا در کنار سنگرها، نماز روی زمین خاکی،سحری خوردن کنار آرپیچی و مسلسل،وضو با آب سرد،قنوت در دل شب،قیام روبروی آسمان بدون هیچ حجابی که تو را از دیدن وسعتها بینصیب کند،گریه بچههای عاشق در رکوع و همه چیز برای یک مهمانی خدا آماده بود.
سر اگر از سر طاعت/سر اگر از سر عشق/بر سر نیزه نمایان نشود/بار گرانی است به تن
انجمن دفاع مقدس